اولین بار خونه اومدن
اولین باری که اومدی خونه قشنگ یادمه با بابا و مامانی اومدیم و تو هم قدم رو چشمای من گذاشتی. با عزیز و مامانی برای اولین بار رفتی حموم . آقاجون و بابا جون همه برای اولین بار اومدن دیدنت . دایی و عمو ها برات گل اوردن . بابا برات قربونی کرد و آقاجون توی گوشت اذان گفت و اسم قشنگت توی گوشت گفت و بابا شناسنامه ات رو که گرفته بود به همه نشون داد و فرداش که چهارشنبه سوری بود رفتین خونه مامانی و 40 روز اونجا بودیم .
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی